- دو شاخه
- هر آلتی که در راس آن دو میله بشکل دو انگشت باشد، نوعی پیکان دارای دو شعبه دو شاخ، یکی از آلات شکنجه و آن چوبی است دارای دو شعبه که آنرا بر گردن مجرمان گذارند
معنی دو شاخه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوعی پیکان دارای دو شاخه
هر آلتی که بر سر آن دو میله به شکل دو انگشت باشد
آنچه که مرکب از دو جزو باشد، آنچه که دوبار بکار برند رطل دوگانه، نماز دو رکعتی نماز صبح
یا در دو قابه فلزی دو در که در یک پنجره جا گذارند
روز سوم از ایام هفته روز پس از یکشنبه و پیش از سه شنبه
دوشاخه، دو پره
هر چیز که دارای دو ساقه باشد، انسان
دو نیمه شده دو نصفه
دارای سه شعبه: شمعدان سه شاخه
اولین شعبه از شعب بیست و چهار گانه موسیقی است و آن از اسامی دساتین است که پارسیان نهاده اند) اسم جنس مفرد اعظم که از نغمات اصیل اصفهان است (مجمع الادوار ج 2 ص 25) دو جهان دنیا و آخرت
ویژگی هر چیزی که دارای دو شاخه باشد شبیه دو انگشت
دو شاخه اتصال برق: دو شاخه کهربی